دنیز گزمیش متولد ۲۷ فوریه ۱۹۴۷ و اعدام شده در تاریخ ۶ مه ۱۹۷۲ از بنیانگذاران ارتش رهایی بخش خلق ترکیه می باشد.
امروز در ترکیه واژگان انقلاب، کمونیسم، رهایی و مبارزه را در نام دنیز گزمیش و یارانش خلاصه کرده و او را چه گوارای ترکیه می نامند که عکس هایشان ، کتابهایی در درباره آنها نوشته و آهنگهایی را که به یاد داشتشان خوانده اند را در هر گوشه این مملکت می توان دید و شنید.
از جمله اتفاقات مشابه بین ایران و ترکیه می توان به انقلاب ۱۹۸۰ یا به تاریخ شمسی انقلاب ۱۳۵۸ اشاره نمود که دقیقاً یک سال پس از انقلاب ایران در ترکیه نیز اتفاق افتاده و در هم راستا انقلابیون ترکیه نیز به شدت زیادی سرکوب، ترور و شکنجه و مفقود شده و این روند طی سالیان دراز به طول می انجامد و در اینجا لازم به ذکر است که جریانات ملی اسلامی نقش به سزایی در سرکوب و ترور انقلابیون ایفا نموده و از جمله جرم های رهبران حزب الله ترکیه که به تازگی از زندان آزاد شدند ترور شخصیت های کمونیست و انقلابی ترکیه است.
زندگی سیاسی
دنیز گزمیش به تاریخ ۲۷ فوریه ۱۹۴۷ در منطقه آیاش آنکار متولد گردید، پدرش جمال گزمیش بازرس جمعیت ثبت نام مدارس و نیز مادرش مقدس گزمیش معلم مدرسه بود. وی فرزند دوم از ۳ فرزند خانواده بود. حمدی گزمیش برادر بزرگ او به جهت کار در بانک از خانواده جدا و بعداً مشاور مالی گردید. دنیز آموزش متوسطه را در سیواس و دوره کالج را در استانبول گذراند. هنوز دوره کالج تمام نشده بود که با افکار چپ و مارکسیستی آشنا و خیلی زود خود را در محافل و تظاهرات ها یافت.
پس از سال ۱۹۶۵، در جنبش جوانان سریع پیشرفت و در آینده از مهم ترین رهبران ارتش رهایی بخش ترکیه گردید و در همان سال به عنوان مسئول منطقه اوسکودار حزب کارگر ترکیه انتخاب گردید، در سال ۱۹۶۶ برای تحصیل وارد دانشکده حقوق استانبول و پس از آن در ۱۹ ژانویه ۱۹۶۷ در ساختمان فدراسیون ملی دانشجویان ترکیه دستگیر و روز بعد به همراه رفیق اش به حکم دادگاه آزاد شد.
بار دیگر دنیز در تاریخ ۲۲ نوامبر همراه با عاشیک ایحسان به دلیل سازماندهی یک تجمع اعتراضی ضد امپریالیستی با به آتش کشیدن پرچم ایالات متحده امریکا دستگیر و بعداً آزاد و پس از آن به فراخوان او در دانشکده حقوق، سازمان موکلین انقلابی را به همراه دوستانش تأسیس کرد.
او همچنین در تاریخ ۷ مارس ۱۹۶۸ به دلیل سخنرانی اعتراضی بر علیه وزیر امور خارجه یعنی سیفی اُزتورک در سالن کنفرانس دانشگاه استانبول بار دیگر اما اینبار به مدت۲ ماه دستگیر و نیز بار دیگر در تظاهرات ناوچیان محاکمه و اما این بار تبرئه شد.
دانشجویان به دلیل این اقدامات فزاینده به دانشگاه استانبول حمله و آنجا را به اشغال خود در آوردند. اشغال صورت گرفته از طرف شورای متحد دانشجویان در مجلس سنا به بحث گذارده و با برکناری نماینده شهر استانبول، اشغال دانشگاه از سوی دانشجویان نیز به پایان رسید.
او بار دیگر یعنی مدت کوتاهی پس از اشغال برای تدارک اعتراضات ناوچیان به دیدار ۶ کارگران ناو رفته و به دلیل این اقدامات در ۳۰ ژوئیه دستگیر و در تاریخ ۲۰ سپتامبر آزاد گردید و همه این حوادث موجب گردید او به یک رهبر دانشجویی افسانه ای بدل گردد.
درون حزب کارگر ترکیه بر اساس تفکرات دنیز گزمیش جدایی و تمرکزهایی بر سر مسائل ایدئولوژیک با محوریت انقلاب دموکراتیک ملی صورت گرفته که تفکرات گزمیش در میان دانشجویان انقلابی به مقبولیت زیادی دست یافت. در اکتبر ۱۹۶۸ همراه با اقداماتی که جیهان آلپتکین، موصطافا ایلکر گورکان، موصطافا لوطفی کییجی، دِوران سِیمان، جوات ارجیشلی، مهدی بشپینار، صلاحتین اَکور، سائیم کورول و عمر اِریم اتحادیه انقلابی دانشجویان را ایجاد نموده و در ۱ نوامبر ۱۹۶۸ یک راهپیمایی با شرکت سازمان ملی جوانان ترکیه، اتحاد دانشجویان دانشگاه خاور میانه آنکار و اتحادیه دانشجویان انقلابی ترکیه از سامسون به آنکار از طرف مصطفی کمال سازماندهی گردید.
او به همراه تعدادی از رهبران دانشجویی در تاریخ ۲۸ نوامبر ۱۹۶۸ در تظاهرات بر علیه ورود سفیر ایالات متحده امریکا به ترکیه در فرودگاه یشیل کوی دستگیر و پس از مدتی آزاد شدند همچنین در۱۶ مارس ۱۹۶۹ به جرم درگیری با نیروهای راست در یک تظاهرات در تاریخ ۱۹ مارس دستگیر و تا ۳ آوریل را در زندان ماند.
سپس آنها در ۳۱ می سال ۱۹۶۹ در یک جلسه که در حال تصویب قوانین تحصیلی بودند، به موقع وارد و به جلسه حمله کردند در همین حین دربهای دانشگاه بسته شده، در هنگام تحویل نفرات به پلیس درگیر و دنیز گزمیش مجروح شد.
گزمیش در حالی که در بیماستان بستری بود حکم اش به صورت غیابی صادر و وی بعد از ماه ژوئن به فلسطین فرار کرده و تا ماه سپتامبر در اردوگاه چریک های فلسطینی مانده و در تاریخ ۱ سپتامبر به دلیل اشغال دانشگاه او را از دانشکده حقوق اخراج کردند.
قرار محاکمه به دستگیری او از چشم خبرنگاران پنهان و او را در ۲۲ سپتامبر در حین ورود به دانشگاه دستگیر و دوباره در تاریخ ۲۵ نوامبر همان سال آزاد کردند. اما در ادامه به درخواست دولت و نیروهای راست با یک صحنه ساختگی از او و جیهان آلپتکین یک قبضه تفنگ دوربین دار برای ترور کشف و تا ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۰ در زندان باقی مانده و پس آن فعالیت های دانشجویی خود را از سر گرفته و همراه با سینان جمیل و حوسین ایحان متحد گشته و ارتش رهایی بخش خلق ترکیه را تشکیل دادند.
در ۱۱ ژانویه ۱۹۷۱ از جانب ارتش رهایی بخش خلق ترکیه این افراد داریی های یک بانک را مصادره کرده و نیز در ۸ مارس همان سال نیز ۴ کاردار امریکایی از جانب ایشان ربوده و برای آزادی آنان خواهان دریافت ۴۰۰ هزار دلار پول، آزادی کلیه زندانیان انقلابی و قرائت مانیفست "ارتش رهایی بخش ترکیه" از رادیو شده اما دولت ترکیه با هیچ یک از این خواسته ها موافقت نکرده و پس از تسخیر داریهایشان به نفع انقلاب گروگانها را آزاد می کنند.
از دستگیری تا اعدام
چند روز پس از کودتای ۱۲ مارس موتورسیکلت یوسوف آسلان حین حرکت در سیواس خراب شد. اما با ورود پلیس به محل موتورسیکلت از کار افتاده و طی حوادث بعدی او حوسین ایهان و دنیز گزمیش را دستگیر و به کایسری انتقال دادند. در همین زمان در آنکار خالدون منتش اوقلو به سمت وزارت داخلی انتخاب گردیده و چیزهایی را بیان نمود که این واقعه و نظرات در آن زمان جالب بود که از جمله آن تهدید و از طرفی نادیده گرفتن ارتش رهایی بخش خلق ترکیه، تمسخر انقلاب، اعلام وفاداری به امریکا و اعلام یک وضعیت سختگیرانه بود.
این اظهارات نزد روزنامه نگاران متعجب صورت گرفته که فردا همه این سخنان را در روزنامه ها کنتشر کردند.
پس از این وقایع دادگاه هایی به ریاست سرتیپ علی اِلوردی گشوده شد که به دلیل نقض ماده ۱۴۶ قانون اساسی تمامی اعضای ارتش رهایی بخش خلق ترکیه را محکوم به اعدام می کرد. شایان به ذکر است که حکم اعدام ها تا آن زمان فقط در محدوده اختیارات مجلس سنا بوده و این برای اولین بار بود که چنین اتفاقی از جانب مرجعی دیگر ابلاغ می شد.
دنیز گزمیش و رفقایش را در تاریخ ۶ می ۱۹۷۲ از کایسری به آنکار منتقل کرده و آنها را در خانه مجازات این شهر بین ساعات ۱ تا ۳ بامداد به دار آویختند.
از جمله تأثیر گذاری های پس از مرگ این ۳ انقلابی ترکیه می توان به شورش های آرامی نشندنی مردم در اعتراض به احکام وارده بر این ۳ انقلابی اشاره نمود که پس از آن دولت ترکیه تحت فشار مردم مجبور شد به احکام اعدام پایان داده و مسئولین امر آن زمان بارها طی سالیان متمادی به خاطر وقوع این اتفاق از خانواده ها و مردم این کشور عذرخواهی کرده اند.
از جمله دفاعیاتی که دنیز گزمیش و رفقایش در دادگاه ارائه دادند که در نوع خود بی نظر است و ما فقط نوع گلسرخی و کرامت الله دانشیان را در ایران دیده و می شناسیم جملات زیر است:
رئیس دادگاه میپرسد، اسم؟
- دنیز گزمیش
- شغل؟
- انقلابی حرفهایی
- رئیس دادگاه با عصانیت به منشی میگوید، بنویس، دانشجو!
- به دادگاه اعتماد داری؟
- در بیرون از سالن دادگاه ما را با چماق کتک میزنند و ظلمی که اینجا در حق ما صورت میگیرد، دادگاه به همهای اینها چشم میبندد، من به چنین دادگاهی اصلا اعتماد ندارم. از اینکه دادگاه در چنین جایی تشکیل شده است، شرم دارم. ما بدون چشمداشت و با تمامی وجود برای خلق ترکیه و استقلال حاکمیت آن مبارزه میکنیم. به همین خاطر از مرگ هراسی نداریم.
و در پایان می گوید:
زنده باد استقلال ترکیه!
زنده باد مارکسیسم و لنینیسم!
زنده باد برادری خلق های ترک و کرد!
زنده باد کارگران و دهقانان!
مرگ بر امپریالیسم!
و گفته هایش را پایان داد
حسین اینان:
مبارزات ملی افسران آگاه، اتحاد کارگران و دهقانان یک مبارزه متحدانه میباشد. نیروهایی که آن روز بر علیه مبارزه استقلال طلبانه از هیچ اقدامی فروگذار نکردند، امروز تحت نام دیگری فقط رنگ عوض کرده، اما همان تلاششان را علیه مبارزه رهایبخش فرزندان خلقمان پیش میبرند. در ترکیه دهه ۷۰ از ۳۵ میلیون جمعیت آن ۲۴ میلیون در روستاها زندگی میکنند. بدون مدرسه، بدون راه، بدون کوچکترین امکانات رفاهی به حال خودشان رها شدهاند. ۷۰ درصد جمعیت کشور سواد خواندن نوشتن ندارند. برای یافتن کار میلیونها نفر در صف ایستادهاند. مهاجرت بیشمار و روز افزون روستائیان به شهرها برای یافتن کار و تشکیل کلاسهای عهد حجر طریقت دینی روبروز در حال گسترش هستند. امروز با دولت ایالات متحده ۱۵۲ قرارداد مخفیانه امضا شده است. دولت ایالات متحده با ۱۰۱ واحد نظامی و ۲۰ هزار نیروی نظامی و هزاران هزار ماموران مخفی و استادان آمریکائی در دانشگاهها با ترویج فرهنگ امپریالیستی کشورمان را اشغال کرده است. نماینده شرکت آمریکایی موریس سلیمان دمیرال است که سالها نخست وزیر این کشور بوده است.